کانديد اکادميسين سيستانی ٢٠١٦ / /٤ ٣ 

 


مبانی زيبائی شناسی يا استتيک، يک اثر بکروستودنی، از استاد بشيرمؤمن
.

زيبائی وزيبائی شناختی يکی از دلچسپ ترين وجذاب ترين بحث ھای ھنری- فرھنگی در جامعه شناسی است.درکشورما با آنکه شاعران واديبان وھنرمندان خوش ذوق وبا استعداد ما در آفرينش زيبائی ھای مادی ومعنوی،ديداری وشنيداری نقش برجسته داشته و دارند،مگر در عرصۀ زيبائی شناسی و يا زيبائی شناختی در ھنرو ادبيات و يا فن معماری و بخش ھای ديگر زيبائی آفرينی و زيبائی شناختی کدام اثر مستقلی ننوشته اند. اينک با وجود کمبود جای يک چنين کار سترگ و با ارزش، باLخره استاد بشير مؤمن که ذوق وشوق فوق العاده ای به مسئله ھنر وجامعه شناسی دارد، آستين برزده و با دستيابی ده ھا و صدھا اثرمعتبر ادبی وعلمی واجتماعی وفلسفی که از سوی نويسندگان و فرھنگيان ايرانی تاليف ويا ترجمه شده و به چاپ رسيده اند،ھريک را مطالعه کرده وبه استناد آنھا يک اثر پژوھشی دلچسپ وجالب بنام «مبانی زيبائی شناسی يا استتيک »، تاليف کرده و به چاپ رسانده است که نسخه ای از آنرا برای من نيز فرستاده اند.از آنجايی که موضوع کتاب برايم دلچسپ بود، من آنرا دريکی دو شب مرورکردم و سطور ذيل را در رابطه به آن می نويسم. قبل از ھرچيز ديگر، تاليف اين اثرمھم وتازه را برای دوست محترم خود آقای مومن صميمانه تبريک ميگويم وخواندن آنرا به جوانان و اھالی کتاب توصيه مينمايم. کتاب از لحاظ شکل ومحتوای خود بسيار گيرا و دل پذير است. از نگاه شکل، کتاب درچاپخانۀ فيصل با کيفيت عالی در کاغذ درجه اول وقطع مرغوب (آ پنج) در٢٢٥ صفحه با پشتی کاغذی ويک تصويرھنری به چاپ رسيده است . کتاب با چھار تقريظ سودمند از سوی چھار صاحب قلم نامدار افغان: آقايان داکتر زيار، استاد نگارگر ، داکتر ً ببرک ارغند وغفورليوال آغاز شده، که مجموعا (١١) صفحه کتاب را احتوا کرده اند. وسپس کتاب با پيشگفتار مؤلف از صفحه ( ١٦ ) آغاز و تا صفحه ٢٢٥ ادامه يافته است.١٢صفحه اخيرکتاب از( ٢٢٥ -٢١٤) را مآخذ و رويکرد ھای مورد استفاده مولف در برگرفته است. ھنگامی که منابع کتاب را بر ميشمردم، و در دلم ازعشق وعrقمندی مولف به مطالعه کتاب وتپ وتrش او برای گردآوری مطالب اين اثر ا فرين ميگفتم، چيزی که مايۀ تعجب وحتی تأثرمن گرديد، اين بود که من درميان ٢٠٦ماخذ معتبرعلمی وادبی وھنری ک [ ه اگر صد تای آنرا تکراری بشمارم ،] درميان بقيه منابع،سھم اھالی شعرو ھنر وادب کشور ما خيلی اندک بود و بجز پنج شش منبع (در ھردو زبان دری وپشتو) بيشتربه نظر نرسيد، وبقيه ھمه منابع مورد استفادۀ، کتابھايی اند که از سوی نويسندگان وشاعران ومترجمان ايرانی تاليف ويا ترجمه شده ودر ايران به چاپ رسيده اند. البته در بخش بحث بر زيبائی شناسی داستانی، ازآثار داکتر اکرم عثمان و داکتر ببرک ارغند وحبيب قدير وکسانی ديگری نام برده شده و فرازھايی ھم درکتاب انعکاس يافته است، مگردرجملۀ رويکردھا نامی از آنھا ديده نشد. به نظرم اين نويسندگان حق داشتند تا نام شان درسلسلۀ رويکردھا می آمد، اميد است در چاپ ھای بعدی اين کاستی رفع گردد. از لحاظ محتوا، ميتوان گفت که اين اثر، بيشتر به شرح مقوLت زيبائی شناختی از قبيل: زيبائی، زشتی، تراژيدی، کميدی،زيبائی شناسی ھنر، ادبيات، سينما، رقص، موسيقی، تياتر، نقاشی، معماری، مجسمه سازی، عکاسی، اخrق، غرور، فکاھی، و يک تعداد مفاھيم واصطrحات جامعه شناسی پرداخته است. در ھرحال چون اين عرصه فرھنگی درکشور ما دست نخورده است و تا ھنوز کسی بخود زحمت گام نھادن ونگاشتن اثری مستقل ادبی،ھنری وجامعه شناختی را نداده است، بنابرين ميتوان گفت، که استاد مومن گام آغازين را دراين استقامت برداشته واثری مستقل در معرفی مبانی زيبائی شناسی به جامعه افغانی تقديم کرده است که جايش درعرصۀ ھنر و فرھنگ کشور ً کامr خالی بود. زيبائی چيست؟ بدون ترديد زيبائی در فطرت آدمی سرشته شده است. انسانھا حتی زمانی که درمغاره ھای کوه زندگی می کردند، درنقوشی که بر روی ديواره ھای سکونتگاه ھا از خود برجا گذاشته اند،نشانه ھای زيبائی پسندی به مشاھده ميرسد. انسانھا در ھمه اعصار وازمنه، به زيبائی خود توجه داشته اند، حلقه برگردن يا بينی ويا گوشھای خود آويخته اند،موھای خود را تراشيده يا می بافته اند، از گلھا وشاخه درختان حمايل ساخته وبرگردن خود انداخته اند وخود را به الوان محتلفی تزئين داده اند.امروزه مسئلۀ زيبا جلوه نمودن وتوجه ديگران را بخود جلب کردن، يکی از مشغله ھای اصلی خانواده ھا درجوامع متمدن است.در ھمين کتاب گفته شمي دو که « در امريکا پولی که خرج زيبائی ميشود،بيشتر از پولی است که صرف خدمات اجتماعی وتحصيل ميشود ». (ص )٤٦ بدون ترديد زيبائی در جوامع متخلف ، معيارھا و تعريف ھای مختلفی دارد ، اما من بدون آنکه ازتفاوت معيارھای زيبائی شناسی جوامع ديگرمثال بزنم، ميخواھم برداشت خودم را از زيبائی بيان کنم. به نظرمن ھرچيزی که از ديدن يا شنيدن آن به انسان لذت و شادمانی دست دھد، زيبائی است. يک تابلوی نقاشی، يک شعرھيجان آور ويا يک پارچه موسيقی يا يک رقص دLنگيز، يا مشاھده يک پرنده رنگين در يک جنگل دور افتاده ، يا ديدن يک باغ پراز گل وسبزه ،يا يک آبشار بلند، ميتواند درانسان لذتی را پديد آورد، که روح و روان آدمی را محظوظ کند، به چنين پديده ھای طبيعی يا بشری، چه نام ديگری جز زيبائی ميتوان داد؟ ھريک از تصاوير فوق سمبل زيبائی اند که نقش انسان را در زيبائی بخشيدن به طبيعت ، نشان ميدھد. تابلويی کودکی در آغوش مادرش(درلباس افغانی) طاؤوسی از گلھای تازه ساختۀ يک باغبان با ذوق برخی زيبائی را پرداختۀ تصورات انسان وانمود کرده اند، ولی از نقش طبيعت ونقش انسان در آفرينش زيبائی نميتوان انکار کرد.زيبائی انعکاس واقعيت ھای خارج از ذھن، در مغز انسان است. يک آھنگ خوب ودلکش يک ھنرمند ، از راه حس شنوائی در مغز شنونده نفوذ ميکند و بعد از شنيدن آن در مغز است که انسان را به وجد ونشاط وحتی پايکوبی واميدارد. معلومدار چنين آھنگی از زبان و دھان موجودی بنام انسان خارج شده است که در بيرون از ذھن ما قراردارد و فعاليت مغز را بصورت آواز بيرون داده است.ھمچنان ديدن يک عکس زيبا يا تماشای يک تابلوی نقاشی نيزميتواند در انسان احساس لذت بخشی ايجاد کند. ً زيبائی ھا معموL به دوگونه تبلور می يابند: يکی طبيعی وديگری تصنعی. ھر زيبائی که بدون مداخلۀ دست بشر، در طبيعت و يا درعالم زنده جانھا بمrحظه ميرسد، مانند :غروب طrئی افتاب وانعکاس اشعۀ آن در روی دريا،شرشر آبشاران، دشت ھا و مرغزارھای پراز گلھای Lله ھا و شقايق وحشی ، رودھای مواج ، از پای کوه ھای سربفلک کشيده يا ازميان دره ھای شيب دار وگز وبته ھای وحشی، چمن ھای سبزبا گل بته ھای پرشگوفه ودلکش،جنگل ھای انبوه وپر پشت با مرغکان خوش الحان و خوش خط وخال (مثل:طاؤوس و ديگرپرندگان خوش آوا )، ماھيان رنگين در قعر درياھا،حيوانات و نباتات محتلف النوع که حس زيبا پسندی را در انسان تحريک ميکند، و باLتر از ھمه، درخشش چشمان زيبای يک دوشيزۀ جوان، با لبخندی که در پشت آن دندانھای صدف گونه ميدرخشند وانسان را بسوی خود ميکشاند، ھمگی زيبائی ھای طبيعی اند که براحساس وادراک انسانھا تاثير ميکنند وھر يک از آدمھا به تناسب درک واحساس خود از آن لذت می برند. مولف کتاب مبانی زيبائی شناسی، نيز به اين نوع زيبائی اشاره کرده ميگويد «: زيبائی طبيعی مانندحرکات ظريف بدن انسان، شگوفه ھای تازه شگفته، قلۀ بزرگ پوشيده از برف، موج مrيم دريا، گونه يی از حالت گياه وحيوان، گرمای دلپذير آفتاب، تابش مرموز ماه،افسون رنگين کمان، شکل ابر، تازه گی نسيم،سکون صخره، جنبش ذرات، جريان ابشار وغيره (» ص )٤٤ نوع دوم زيبائيھا، زيبائی تصنعی و ھنری اند. بدين معنا که در آفرينش اين بخش از زيبائی ھا دست بشر دخالت داشته ودارد، و بشکلی که ذوق ھنری آفريشنگر ميخواسته ، آفريده شده اند. اين نوع زيبائی نيز بر روح و روان آدمی اثر داشته وانسان را به وجد ولذت دعوت می کند، مث: اعمار يک بنای حيرت انگيز مثل تاج محل درھند، چنان تاثيری در بيننده ايجاد ميکند که ساLنه ميلونھا انسان را از سراسر جھان به تماشای خود فراميخواند. اما مولف کتاب ، نوع دوم زيبائی را زيبائی فرھنگی، ناميده ودر باره آن نوشته ميکند «: اما زيبائی فرھنگی در ھنرجلوه ميکند: شاھکارھای ھنری در ھر رشته يی. درشاھکارھای ادبی بويژه ھنرادبی،زيبائی وزشتی در فرم متناقض ويا متضاد يک ديگرجان ميگيرند: کميک،تراژيک،شادی آور،غم انگيز، واز ھمين قبيل زيبائی ھای ھنری را ميتوان در ھم آھنگی رنگھا وفرمھا در نقاشی، معماری ويا دراکوردھای موسيقی ديد. درمقابل ھنر ارزشمندوشکل ھای گونه گون آن، با پديده ای بنام"ھنر مبتذل" رو بروھستيم. ھنرھای مبتذل، ھنرھايی مبالغه آميز،غير اصيل و نادرست ھستند که سرچشمۀ آنھا طبع ھنری ھنرمندان نيست، توليد اين [گونه]ھنرھای بی ارزش ولذت بردن از آنھا، نشانۀ فقر فرھنگی، کمبود وکاستی ھای جدی در آموزش و پرورش، نبود امکانات ھنرمندان و بد سليقگی افراد است. مثل آن «بچه بازی"درکشورما است (». ھمانجا) به برداشت مولف،دانشی که زيبائی را مطالعه ميکند وقواعد واصول آنرا مشخص مينمايد، زيبائی شناسی ناميده ميشود. مولف زيبائی شناسی را معادل لفظ استتيک دانسته واستتيک را چنين توضيح ميکند «: استتيک در پی آنست که زيبائی وامر زيبا را خوب بشناسد وحقيقت ومشخصات آنرا تعيين کند واصول وقواعد زيبائی را دراختيار ھمگان قرار دھد وسرانجام ھمين مسايلی که در فوق برشمرديم مضمون وموضوع زيبائی شناسی را تشکيل ميدھد (». ص )٤١ از اشارات وتوضيحات قبل الذکرمولف اگر بگذريم، ميتوان به اين نتيجه رسيد که ھرقدر دريک جامعه آثار ھنری (نقاشی، مجسمه سازی، معماری، موسيقی،رقص، سينما، تياتر، شعر، داستان نويسی ،کارتون کاری، وفکاھی گوئی ھای خنده دار و طنز گونه) عالی تر و جذابتر وپرشکوه ترباشد، به ھمان اندازه ميتوان به ارتقای سطح رشد فرھنگی آن جامعه پی برد و درجۀ ذوق و استعداد ھنری آن جامعه را شناخت و ستود. ظريف ترين ونفيس ترين وعالی ترين زيبائی ھا را ميتوان در عبادتگاه ھای ملل ونحل جھان ديد و از آن لذت برد و برکلک ھنر آفرين آفريدگان آنھا،آفرين گفت و انگشت حيرت بدندان گزيد ونام وياد شان را گرامی خواست. مسجدی درآب بحر احمرعربستان مسجدی مدرن در ايران مسجد جامع ھرات يکل سای معروف درمسکو کليسايی درميrن روم کليسای واتيکان در روم وقتی که پای ھنر و زيبائی درمعماری به ميان آيد، نميتوانم از"زھا حديد " منحيث يک زن نابغه ونمونه ھای کار ھای خارق العاده اش ، در ھنر معماری مدرن ياد ن .کنم مجتمع فرھنگی حيدر علی اف درباکو يکی از ده بنای زيباترين در جھان شمرده شده است که در سال ٢٠١٢ افتتاح شد . معمارآن، زھاحديد ،زن عراقی بود که متاسفانه چھار روز قبل در٣١ مارچ ٢٠١٦درگذشت. کف ساختمان وديوارھا و سقف تاLر پر انحنای آن تاثير جادويی و خارق العاده بر بينده ميکذارد.گوئی معمارآن، زھاحديد ، قوانين معمول ساخت و ساز را به دور ريخته و قوانين خاص خويش را کشف کرده و به کار بسته است . مرکزفرھنگی حيدر علی اف درباکو، معماری زھاحديد درحالی که ھريک ازاين بنای با شکوه،دارای زيبائی خاص خود اند،بمrحظه ميرسد که دست بشر وفرھنگ جامعه درخrقيت و زيبائی آنھا نقش بسيار موثری داشته است وانسان ھنگام ديدن و تماشای ھريک آنھا غرق حيرت ولذت ميشود. ياد وخاطر ھمه ھنرمندان خلاق و مبتکر وجسور جھان شاد باد! پايان